کودک من دنیای من

خاطرات زایمان تا یک ماهگی

دختر گلم بلاخره قراراه فردا بریم بیمارستان و شما گلم رو با خودمون بیاریم خونه خاله شهناز امروز اومد که فردا تنها نرم بیمارستان عصری منو وادار کرد برقصم و ازم فیلم گرفت بعدشم رفت از اتاق و وسایل تو اتاقت فیلم گرفت و دوربین رو با دو تا فیلم اماده کرد برای فردا یکم کار تو خونه داشتم برام انجام داد خلاصه دستش درد نکنه امیدوارم خدا یک نی نی ناز خیلی زود بهش بده بابایی زنگ زد گفت مادر جون هم راه افتادن و تا شب میرسن خدا خیرشون بده دلشون نمیخاست من تو بیمارستان تنها بمونم مامان خودش بیمارستان بودن به محض اینکه مرخص شدن و خیالشون راحت شد فوری راه افتادن اومدن پیش ما خاله مهین هم قرار بود آخر شب بیان پیشمون خاله چون هم قول داده بود تا وقتی بیمارستان ...
9 آبان 1394
1